موسیقی یا موزیک چیست؟
موسیقی یا موزیک هنر بیان احساسات به کمک آوا و هنر و دانش ترکیب صداهاست. موسیقی را در گذشته خنیا هم میگفتند. ارسطو فیلسوف یونان باستان موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی معرفی کرد و فیلسوفان اسلامی هم نظر وی را پذیرفتهاند مانند ابن سینا که در کتاب خود در بخش ریاضی از موسیقی نام برده است.
تعریف موسیقی یا موزیک
موسیقی یا موزیک را که در ادبیات فارسی کهن به آن خنیا هم میگویند، یک فعالیت یا حرفه است که از صدا یا سکوت تشکیل میشود. عناصر اصلی تشکیل دهندهی موسیقی، ملودی، هارمونی و ریتم است که ملودی توسط زیر و بمی صداها به وجود میآید.
_________________________________________________________________
ریشهی کلمهی خنیا
خنیا از لغت پارسی خونیاک و لغت اوستایی هونواک گرفته شده است. هونواک از دو بخش هو (به معنای نیک و خوش) و نواک (به معنای نوا) ساخته شده است که مجموعا هونواک را میتوان نوای خوش معنی کرد. واژهی موسیقی هم از لغت یونانی و برگرفته از واژهٔ Mousika) μουσική و مشتق از واژهٔ Μοῦσαι) میدانند.
مهمترین عامل به وجود آورندهی موسیقی صدا و ریتم همراه با هنر بیان احساسات به وسیلهی آواست.
_____________________________________________________________
تعاریف مختلف از موسیقی
پیشینیان و موسیقی دانان بزرگ گذشته تعاریف مختلفی از موسیقی ارائه دادهاند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
• ارسطو (از فیلسوفان یونان باستان): موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی معرفی کرد و فیلسوفان اسلامی هم نظر وی را پذیرفتهاند مانند ابن سینا که در کتاب خود در بخش ریاضی از موسیقی نام برده است.
ارسطو در جای دیگری میگوید: موسیقی حکمتی است که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است بنابراین آن را در قالب اصوات ظاهر میسازد.
• افلاطون (دوّمین فیلسوف از فیلسوفان بزرگ): او میگوید موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد. موسیقی روح انسان را مناسب و هماهنگ میکند و استعداد پذیرش عدالت را در وی برمیانگیزد.
• ابونصر فارابی: از نظر ابونصر فارابی (از بزرگترین فلاسفه و دانشمندان ایرانی عصر اسلام) موسیقی علم شناسایی الحان و شامل دو علم است؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.
• ابوعلی سینا: از نظر ابوعلی سینا (پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، زمینشناس، شاعر، منطق دان و فیلسوف ایرانی) موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
• بتهوون: بتهوون (موسیقیدان و آهنگساز برجستهی آلمانی) موزیک یا موسیقی را مظهری میداند عالیتر از هر علم و فلسفهای. از نظر او موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهٔ انسانی است. بتهوون میگوید: “آنجا که سخن از گفتن بازمیماند موسیقی آغاز میشود”.
• لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. در واقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها و رنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبدأ موسیقی بهشمار میآید.
• ابن خردادبه (جغرافیدان، تاریخنویس و موسیقیشناس ایرانی): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلاست.
موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدیدآورد.
• هگل (فیلسوف بزرگ آلمانی): آنچه موسیقی متعلق به خود میداند همان اعماق زندگانی درون شخص است موسیقی هنر خاص روح است و بهطور مستقیم به روح خطاب میکند.
•واگنر: آهنگساز، رهبر ارکستر، نظریهپرداز موسیقیدان و مقالهنویس آلمانی در تعریف موزیک میگوید: من موسیقی را تنها وسیله لذت گوش بهشمار نمیآورم بلکه آن را محرک قلب و مهیج احساسات میدانم. موسیقی عالیترین هنرهاست. موسیقی متعلق به دل است و جایی که دل نیست موسیقی هم وجود ندارد.
•نیچه: فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، آهنگساز و فیلولوژیست کلاسیک بزرگ آلمانی معتقد است که تمام پدیدهها در مقایسه با موسیقی تنها نمادند. زندگی بدون موسیقی اشتباهی بزرگ بودهاست.
موسیقی و زیبایی شناسی
در رابطه با موسیقی سه نظریهی زیبایی شناسی وجود دارد:
موسیقی به مثابه زبان احساسات
موسیقی به مثابه نماد احساسات
ذات موسیقی صدا و حرکت است
برخی از پدیدههای طبیعی مانند صدای آب، وزش باد، صدای برگهای درختان و … آواهای طبیعی موسقی هستند. این امر نشان میدهد که موسیقی پدیدهای طبیعی است که در فطرت انسان و در تمام فرهنگها و جوامع وجود دارد.
دیدگاه ادیان نسبت به موسیقی
در دین اسلام
برخی از فقها در اسلام موسیقی را مکروه یا حرام اعلام کردهاند و آن لهو و لعب میدانند (مانندشهاب الدین الهیثمی و ابن ابی الدنیا). ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. اما در این میان ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانستهاست.
در دین زرتشت
بر اساس برخی مستندات پیش از حمله اعراب به ایران زرتشتیان با آهنگهای گروهی یا تک نفره آشنا بودند. زرتشتیان معتقدند که خواندن دعا با آواز تأثیر بیشتری دارد.